شعر شهادت سردار قاسم سلیمانی-4

****************

علی‌‌محمد مؤدب

تو از  فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری
که در شبهای دهشت تا سحر با ماه  بیداری
تو دهقان زاده از فضل پدر مهری ست در جانت   
که  می روید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چه خوش  رم می کند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر به زیری ها، سرت را سربلندی هاست
خوش آن معنا که بخشیده است چشمانت به سرداری

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها